آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

  

احساس مي كنم بازي را بد باختم

حواست هست

من يارت بودم نه حريفت...



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، باختم, | 14:0 | نويسنده : زهره |

  

یک روز احساس کردم اگر او را با یک غریبه ببینم تمام شهر را به آتش خواهم کشید...

 اما امروز حتی کبریتی هم روشن نمیکنم تا ببینم او کجاست و با کیست...

روزی که به دنیا آمدم در گوشم خواندند اگر می خواهی در دنیا خوشبخت شوی همه را دوست بدار...

حال که دیوانه وار دوستش دارم می گویند فراموش کن!!!



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، می گویند فراموش کن, | 12:29 | نويسنده : زهره |

  

افسوس که کسی نیست........

افسوس که کسی نیست تاگذشته های پرملالم را از من بگیرد

وآینده ای پراز شادی را به قلبم هدیه کند

 



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، افسوس که کسی نیست, | 11:41 | نويسنده : زهره |

 

 وقتي دلم به درد مياد و کسي نيست به حرفهايم گوش کند،

 وقتي تمام غمهاي عالم در دلم نشسته است،

وقتي احساس مي کنم دردمند ترين انسان عالمم... وقتي تمام عزيزانم با من غريبه مي شوند...

 و کسي نيست که حرمت اشکهاي نيمه شبم را حفظ کند... وقتي تمام عالم را قفس مي بينم...

بي اختيار از کنار آنهايي که دوسشان دارم.. بي تفاوت مي گذرد... 



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، غریبه, | 11:24 | نويسنده : زهره |

  

اگر ميشود دستم را بگير !

 

دارم ب يادت ... مي افتم...



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، دستم را بگیر, | 11:23 | نويسنده : زهره |

 

 اين جا ...

مهم نيست كجاست ...

بي تو ...

همه جا دور دست است ...



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، بي تو, | 11:22 | نويسنده : زهره |

 

 بايد واژه ها را ادب كنم ...

يعني چه كه تا پلك به هم ميزنم چراغ به دست مي گيرند و صفحه را روشن ميكنند

از خاطرات تو ...



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، خاطرات تو, | 9:12 | نويسنده : زهره |

 

 وقتي چشمانم را روي هم مي گذارم

خواب مرا نمي برد

تو را مي آورد ، از ميان فرسنگ ها فاصله ...



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، فاصله, | 8:47 | نويسنده : زهره |

 

 گيرم كه يادم را حاشا كني ...

با ديوار بلند خاطراتم چه ميكني ؟!



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، خاطراتم, | 8:22 | نويسنده : زهره |

 

 اگرچه از تو دور هستم

اما تو را در قلب خويش حس ميكنم

حتي نزديك تر از آن دو عاشقي كه در آغوش هم هستند.



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، قلب خويش, | 8:18 | نويسنده : زهره |

 پاییز برای بعضی ها دل انگیز است و برای بعضی ها غم انگیز
برای من فصل سردی دلهاست
فصل باریدن اشکها
فصل تنهایی قدم زدن روی برگهای نارنجی
فصل رقصاندن آتش  در سیاهی و سکوت شب
این روزها هوای دلم هم پاییزیست.



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، هوای دلم, | 8:13 | نويسنده : زهره |

 

در تپش قلب ها آهنگي آشنا به گوشم رسيد خود را به دست امواج سپردم راهي سفري شدم

كه شايد اصلا منتظر را نمي شناختم اي كاش كس ديگري را مي يافتم

اي كاش چشم هاي ديگري مرا به ميهماني مي بردند ناخوداگاه اسير كمند نگاه شدم

 

تپش قلب تو مرا بي هوش ساخت به خوابي عميق فرو رفتم خوابي كه رؤياي آن تو بودي.



تاريخ : سه شنبه 15 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، آهنگي آشنا, | 8:5 | نويسنده : زهره |

 

 اين سه نقطه را براي تو گذاشته ام ...

هميشه اينها نشانه ي سانسور نيست

هزار حرف و تصوير و رويا در آن خوابيده

مثل من كه وقتي نگاهت مي كنم

سه نقطه بيشتر نمي بينم:

تو ، من و خدا ...



تاريخ : دو شنبه 14 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، تو ، من و خدا ,,,, | 18:24 | نويسنده : زهره |

 

 نه از تنهايي مي ترسم

نه از تنها ماندن

ترسم از تنها بودن در كنار ديگريست.



تاريخ : پنج شنبه 10 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، تنها بودن , | 19:47 | نويسنده : زهره |

 

 بعضي وقت ها دلم مي خواد هر چي دارم بدم فقط يه شونه داشته باشم

كه روش گريه كنم!



تاريخ : پنج شنبه 10 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، گريه, | 19:40 | نويسنده : زهره |

 

 آن كه دستانش را اينقدر محكم گرفته اي

ديروز عاشق من بود.

دستانت را خسته نكن

محكم يا آرام ؛ فردا تو هم تنهايي!



تاريخ : پنج شنبه 10 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، فردا, | 19:38 | نويسنده : زهره |

 

 ميخوام مشتي از خاك بردارم !

شايد اين همان نيمه گمشده من باشد

كه خدا يادش رفته خلقش كند.



تاريخ : پنج شنبه 10 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، مشتي خاك , | 19:35 | نويسنده : زهره |

 

 سختي تنهايي را وقتي فهميدم كه ديدم

مترسك به كلاغ گفت:

هر چقدر ميخواهي نوكم بزن، ولي تنهايم نزار !!!



تاريخ : پنج شنبه 10 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، سختي تنهايي , | 19:31 | نويسنده : زهره |

 

 از خودم دور مي شوم ، تا به تو نزديكتر شوم!

اينروزها ، خيال ، تنها راه با تو بودن است !!!



تاريخ : پنج شنبه 10 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، خيال, | 19:24 | نويسنده : زهره |

 

 تنها شادي زندگيم اين است

كه هيچ كس نمي داند تا چه حد غمگينم!



تاريخ : چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، تا چه حد, | 8:58 | نويسنده : زهره |

 

 بي پناهي يعني...

زير آوار كسي بماني كه قرار بود

تكيه گاهت باشد !



تاريخ : چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، بي پناهي , | 8:56 | نويسنده : زهره |

 

 دلم مي خواهد سر بر دامن دريايي سكوت گذارم

و بخوانم سرودي با آهنگ دلتنگي را

تا آرامشي براي موج هاي سهمگين بي تابي ام به ارمغان آورد.



تاريخ : چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، آهنگ و دلتنگی, | 8:54 | نويسنده : زهره |

 

ديوانه نيستم

اما اين روزها از فرط بي كسي با دكمه هاي پيرهنم حرف مي زنم.



تاريخ : چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، بی کسی, | 8:54 | نويسنده : زهره |

 

 بودن من ، بي مخاطب است !!!

اما نوشته هايم ، همه براي تنهاييهاي كساني است كه مثل من هستند !



تاريخ : چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، بودن من, | 8:50 | نويسنده : زهره |

 

 تنهاييم را دوست دارم

بوي نجابت مي دهد



تاريخ : چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، نجابت, | 8:8 | نويسنده : زهره |

  میپرسی رنگ زندگی چیست؟

میگویم:

زندگی زلال آبی آب چشمه ساری است

که در همه حال

بر بستر جویبار هستی

به سوی ابدیت پیش میرود

زندگی سرخ است

به سرخی خون لاله ای

در رگ حیات دشت



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 5 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، رنگ زندگی, | 9:8 | نويسنده : زهره |

 

 یادمان باشد!

هر پس مونده‌ای که‌ من زمین میندازم

قامت یه‌ نفرو خم میکنه.....



تاريخ : جمعه 4 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، یادمان باشد, | 13:9 | نويسنده : زهره |

                                 

به سرآستین پاره کارگری که دیوارت را می‌چیند

و به تو می‌گوید ارباب ،نخند!

به پسرکی که آدامس می‌فروشد و تو هرگز نمی‌خری ،نخند!

به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می‌رود

و شاید چندثانیه کوتاه معطلت کند ،نخند!

به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه پیراهنش جمع شده نخند!



تاريخ : جمعه 4 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، نخند, | 13:7 | نويسنده : زهره |

 

 به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن خارج می شد؛

به من گفت :نرو که بن بسته! گوش نکردم، رفتم.

وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم؛ پیر شده بودم!!!



تاريخ : جمعه 4 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، تجربه, | 13:4 | نويسنده : زهره |

 

 لنگه های چوبی درب حیاطمان؛

گر چه کهنه اند و جیرجیر می کنند؛

ولی خوش به حالشان که لنگه ی هم اند .



تاريخ : پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، لنگه های چوبی, | 9:37 | نويسنده : زهره |

 

 آهســته رد شــو

اگـر امـشب هم از حوالی دلم گذشتـی،

آهسته رد شو

غم را با هزار بدبختی خوابانده ام...



تاريخ : پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، آهسته, | 9:22 | نويسنده : زهره |

 

خــــدایا

دلم هوس یک نماز دو نفره کرده است...

فقط من باشم و تو !!!!!



تاريخ : چهار شنبه 2 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، نماز دو نفره, | 13:48 | نويسنده : زهره |

 

 معــجزه...

خدایا

من اینجا دلم سخت معجزه میخواهد

و تو انگار

معجزه هایت را گذاشته ای برای روز مبادا....!!

 



تاريخ : چهار شنبه 2 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، معجزه, | 13:45 | نويسنده : زهره |

 

 آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند.

اما نه وقتی که در میانشان هستی، نه...

آن جا که در میان خاک خوابیدی؛

«سنگ تمام» را می گذارند و می روند ...!



تاريخ : چهار شنبه 2 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، سنگ تمام, | 13:44 | نويسنده : زهره |

 تو دیدی من خطا کردم دلم گم شد دعا کردم

کمک کن تا نفس مونده به آغوش تو برگردم  …

 

.

 

.

تو حتی از خودم بهتر غریبی هامو میشناسی

نمیخوام چتر دنیا رو که تو بارون احساسی



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 2 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، خدایا دوستت دارم, | 10:0 | نويسنده : زهره |

  

آدم وقتي يه حس تكرار نشدني رو با يكي تجربه ميكنه ؛

ديگه اون حس رو با كس ديگه اي نميتونه تجربه كنه ...

بعضي حس ها ، خاص و ناب هستند

مثل بعضي آدم ها 



تاريخ : سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، حس, | 8:26 | نويسنده : زهره |

 

اگر نمي رفتي

.

.

.

.

 

نمي دانستم كه دوستت دارم ...



تاريخ : سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، نمی دانستم, | 8:22 | نويسنده : زهره |

 

 دوس دارم ببرمت يه جاي شلوغ ، خيلي شلوغ

وايستم اون وسط نگاهت كنم

بگم اينارو ميبيني ؟

بگي آره

بگم تو هياهوي همه اين آدما

بازم من چشمام فقط دنبال توست



تاريخ : سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، دنبال تو, | 8:10 | نويسنده : زهره |

 

 باران غم پاييز است

باران نم اشك چشمه ي پاييز است

اين سيل كه مي بيني روان است به هر سوي

اشك غم عشق دل ديوانه پاييز است



تاريخ : سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، غم پاییز, | 8:6 | نويسنده : زهره |

 

 حرف تازه اي ندارم

فقط خزان در راه است

كلاه بگذار سر خاطراتي كه يخ زده اند

شايد يادت بيافتد جيب هايت را

وقتي دست هايم مهمانشان بودند



تاريخ : سه شنبه 1 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، فقط خزان, | 7:47 | نويسنده : زهره |